عمر بن خطاب از دستورات رسول الله (ص) کراهت داشت
طبرانى در المعجم الأوسط مىنویسد:
عَنْ زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ، قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِیُّ (ص) قَالَ: ادْعُوا لِی بِصَحِیفَةٍ وَدَوَاةٍ، أَکْتُبُ لَکُمْ کِتَابًا لا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا فَکَرِهْنَا ذَلِکَ أَشَدَّ الْکَرَاهَةِ، ثُمَّ قَالَ: ادْعُوا لِی بِصَحِیفَةٍ أَکْتُبُ لَکُمْ کِتَابًا لا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا ، فَقَالَ النِّسْوَةُ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ: أَلا تَسْمَعُونَ مَا یَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَقُلْتُ: إِنَّکُنَّ صَوَاحِبَاتُ یُوسُفَ، إِذَا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَصَرْتُنَّ أَعْیُنَکُنَّ، وَإِذَا صَحَّ رَکَبْتُنَّ عُنُقَهُ !، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): دَعُوهُنَّ؟ فَإِنَّهُنَّ خَیْرٌ مِنْکُمْ .
از عمر بن خطاب نقل شده است که رسول خدا (ص) در هنگام بیماریش فرمود: «براى من کاغذ و دواتى بیاورید تا کتابى بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید» ما از این سخن رسول خدا به شدت کراهت داشتیم . رسول خدا (ص) دو باره سخنش را تکرار کرد؛ پس زنان از پشت پرده گفتند: آیا سخن رسول خدا را نمىشنوید ؟ پس من گفتم: شما همانند زنهاى همراه یوسف هستید [زنان فاحشهاى که نیت بد نسبت به یوسف داشتند] وقتى رسول خدا مریض مىشود، چشمانتان اشک مىریزد، وقتى سالم مىشود، بر گردن او سوار مىشوید. پس رسول خدا (ص) فرمود: کارى به آنها (زنان) نداشته باشید که از شما ها بهتر هستند.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفاى360هـ)، المعجم الأوسط، ج 5 ص 288، ح5338 ، تحقیق: طارق بن عوض الله بن محمد،عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی، ناشر: دار الحرمین - القاهرة – 1415هـ.
دوستان عزیز مگر خداوند در ایات مختلف نفرموده است «یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» ای کسانی که ایمان اورده اید از رسول خدا طبعیت کنید و کسی که از دستور پیغمبر اطاعت نکند. یعنی ایمان نیاورده است .حالا شما چه پاسخی دارید برای اینکه نه تنها عمر تابع دستور نبوده، بلکه از سخن رسول خدا هم کراهت داشته است.
مگر خداوند نفرموده «یا ایها الذین امنوا لا تقدم بین یدی الله و رسول الله» برای چه جناب عمر تقدم پیدا می کرده و حالش از دستورات رسول خدا بهم می خورده؟ ایا شما این فرد را مومن و مسلمان می دانید؟
جاى دیگر گفته است: «فکرهنا ذلک أشدَّ الکراهه».[ مجمع الزوائد ج9 ص34 ح 14257.]
یعنى از این که پیامبر (صلى الله علیه و سلّم)وصیت کند شدیدا تنفر داشتیم.
به راستی عمر برای چه از وصیت نامه رسول الله (ص) کراهت داشت؟
آیا وی نقشه ای از قبل طراحی شده برای این موقع داشت؟
چون میدانست که پیامبر برای جانشینی خویش فرد دیگری را به دستور الله تعالی انتخاب خواهد کرد؟
بهتر است پاسخ این سوالات را از زبان خودش بشنویم:
لقد کان من رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فی امره ذرو من قول لا یثبت حجة، ولا یقطع عذرا ولقد کان یربع فی امره وقتا ما ولقد أراد فی مرضه ان یصرح باسمه فمنعت من ذلک إشفاقا وحیطة على الاسلام لا ورب هذه البنیة لا تجتمع علیه قریش ابدا ولو ولیها لانتقضت علیه العرب من أقطارها...
از ابن عباس نقل شده است که روزی عمر مرا دید و پرسید از احوال پسر عمم. من فکر کردم که عبدالله بن جعفر را می گوید، گفتم: با همسالانش بود. عمر گفت: مقصود من عبدالله نبود، مقصود من بزرگ شما اهل بیت بود. گفتم: با دلو در حال آبکشی و مشغول خواندن قرآن بود. عمر گفت: ای عبدالله(ابن عباس) خون شتران قربانی بر گردن تو باد .اگر حقیقت را نگویی و کتمان کنی، آیا علی هنوز فکر خلافت را در سر دارد؟ ابن عباس می گوید گفتم: بلی و... عمر گفت: رسول خدا درباره ی خلافت او(علی) از مدح و ستایش در درجه ی عالی بود(پیامبر خیلی از علی(ع) مدح می کرد) و فرمایش پیامبر در مورد خلافت علی تا حدی بود که در این باب عذری از کسی پذیرفته نیست. رسول خدا در امر خلافت وی گاه و بیگاه مردم را امتحان میکرد و در حال مریضی هم می خواست نام او(علی) را تصریح کند که من نگذاشتم و دلم برای اسلام سوخت!
شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ،ج 3، ص 97،أفست بیروت على ،ط 1 بمصر ،ج 12 ،ص 20 ،ط مصر ، بتحقیق محمد أبوالفضل و ج 3 ،ص 141 ،ط دار الفکر، ج 3 ،ص 764 ،ط مکتبة الحیاة.
بحارالانوار ،ج 3، ص 556 .
دعوة الی سبیل المؤمنین للطارق زین العابدین ،ص269 .
نظریه عدالة الصحابه للاحمد حسین یعقوب، ص333 .
وقفة مع الدکتور البوطی للهشام آل قطیط، ص135.
دوستان به این بخش سخنان عمر توجه کنند که بسیار عجیب است:
«أراد رسول الله فی مرضه أن یصرح باسم علی فمنعت.»
پیامبر میخواست نام علی را بنویسد، ولی من جلوگیری کردم.
سوال ما از دوستان این است:
اگر شما پیرو رسول خدا هستید،چرا برائت از دشمنان او نمی جوید؟
اگر شما تابع رسول خدا هستید، چرا به وصیت او عمل نمی کنید؟
اگر شما خلفا را تابع رسول خدا می دانید،چرا انها از پیغمبر تبعیت نکردند؟
اگر شما خلفا را پیرو رسول خدا می دانید،چرا کراهت از دستور رسول خدا داشتند؟
ایا این است پیرو خدا و رسولش بودن؟
السلام علی من اتبع الهدی