آمین گفتن در نماز: بدعتی دیگر از عمربن خطاب
نووی در المجموع مینویسد :
واختلف أصحاب الشافعی ، فمنهم من قال : المسألة على قولین ، ومنهم من قال : إذا کانت الصفوف قلیلة متقاربة یسمعون قول المأموم یستحب الإخفاء ، وإذا کانت الصفوف کثیرة ، ویخفى على کثیر منهم قول الإمام یستحب لهم الجهر لیسمعوا من خلفهم .
المجموع ، ج3 ، ص368 .
طرفداران شافعی در گفتن آمین پس از خاتمه حمد اختلاف دارند ، برخی گفته اند : در این مسأله دو نظر است ، وبرخی گفته اند : اگر صف های نماز اندک و فشرده بود و نماز گزاران صدای یکدیگر را بشنوند، مستحب است که آمین آهسته گفته شود؛ ولی اگر صف ها زیاد بود و صدای امام را نشنیدند، مستحب است آمین را با صدای بلند بگویند تا صفوف دورتر بشنوند.
و شوکانی در نیل الأوطار می نویسد :
فی مشروعیة التأمین : قال الحافظ وهذا الأمر عند الجمهور للندب ، وحکى ابن بزیزة عن بعض أهل العلم وجوبه على المأموم عملاً بظاهر الأمر، وأوجبته الظاهریة على کل من یصلی ، والظاهر من الحدیث الوجوب على المأموم فقط ، لکن لا مطلقاً بل مقدماً بأن یؤمن الإمام ، والإمام والمنفرد فمندوب فقط .
نیل الأوطار ، ج2 ، ص232 ، باب التأمین والجهر به مع القراءة .
در باره آمین گفتن ، حافظ می گوید : جمهور از فقها آن را مستحب دانستهاند ، و ابن بزیزه از بعضی از علما آورده است که وجوب آمین بر ماموم لازم است ؛ ولی ظاهریه بر همه نماز گزاران آن را واجب دانسته اند ؛ ولی از حدیث واجب بودن بر ماموم فهمیده می شود به این ترتیب که اول امام بگوید ؛ ولی کسی که فرادا نماز میخواند بر او مستحب است.