منهاج البدعه الامویه

سایتی متفاوت و قوی جهت دفاع از اهل بیت در مقابل نواصب

منهاج البدعه الامویه

سایتی متفاوت و قوی جهت دفاع از اهل بیت در مقابل نواصب

منهاج البدعه الامویه

سلام علیکم

ان شا الله به حول قوه الهی و به مدد مولایمان سیدنا علی بن ابی طالب، صاعقه های سنگینی در این سایت بر رئوس وهابیت خواهیم زد

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی

ترس و فرار عمر در حنین

جمعه, ۱۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۰۷ ق.ظ


4322-وَقَالَ اللَّیْثُ: حَدَّثَنِی یَحْیَى بْنُ سَعِیدٍ، عَنْ عُمَرَ بْنِ کَثِیرِ بْنِ أَفْلَحَ، عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ، مَوْلَى أَبِی قَتَادَةَ، أَنَّ أَبَا قَتَادَةَ، قَالَ: لَمَّا کَانَ یَوْمَ حُنَیْنٍ نَظَرْتُ إِلَى رَجُلٍ مِنَ المُسْلِمِینَ یُقَاتِلُ رَجُلًا مِنَ المُشْرِکِینَ، وَآخَرُ مِنَ المُشْرِکِینَ یَخْتِلُهُ مِنْ وَرَائِهِ لِیَقْتُلَهُ، فَأَسْرَعْتُ إِلَى الَّذِی یَخْتِلُهُ، فَرَفَعَ یَدَهُ لِیَضْرِبَنِی وَأَضْرِبُ یَدَهُ فَقَطَعْتُهَا، ثُمَّ أَخَذَنِی فَضَمَّنِی ضَمًّا شَدِیدًا، حَتَّى تَخَوَّفْتُ، ثُمَّ تَرَکَ، فَتَحَلَّلَ، وَدَفَعْتُهُ ثُمَّ قَتَلْتُهُ، وَانْهَزَمَ المُسْلِمُونَ وَانْهَزَمْتُ مَعَهُمْ، فَإِذَا بِعُمَرَ بْنِ الخَطَّابِ فِی النَّاسِ، فَقُلْتُ لَهُ: مَا شَأْنُ النَّاسِ؟ قَالَ: أَمْرُ اللَّهِ.
از ابو محمد مولی ابو قتاده روایت است که گفت : وچون روز حنین بود به سوی مردی از مسلمانان نگریستم ..
مسلمانان فرار کردند و من همراهشان فرار کردم ، زمانی که عمر بن خطاب را در بین مردم دیدم پرسیدم مردم را چه اتفاق افتاده است؟(چرا فرار می‌کنند؟) عمر گفت امر الله است!!
صحیح البخاری، ج 5 ،ص 155 ،الناشر: دار طوق النجاة.
در این روایت نیز به صراحت امده است که عمر بن خطاب در مردمی بود که فرار می‌کرد !! 
ترس و فرار عمر بن خطاب در غزوه خیبر:

ابن أبی شیبة با سند صحیح نقل می‌کند:
عُبَیْدُ اللَّهِ , قَالَ: حَدَّثَنَا نُعَیْمُ بْنُ حَکِیمٍ , عَنْ أَبِی مَرْیَمَ , عَنْ عَلِیٍّ , قَالَ: " سَارَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) إِلَى خَیْبَرَ , فَلَمَّا أَتَاهَا بَعَثَ عُمَرَ وَمَعَهُ النَّاسَ إِلَى مَدِینَتِهِمْ أَوْ إِلَى قَصْرِهِمْ , فَقَاتَلُوهُمْ فَلَمْ یَلْبَثُوا أَنِ انْهَزَمَ عُمَرُ وَأَصْحَابُهُ ,  فجَاءَ یُجْبِنُهُمْ وَیُجْبِنُونَهُ  , فَسَاءَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) فَقَالَ: «لَأَبْعَثَنَّ إِلَیْهِمْ رَجُلًا یُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ , یُقَاتِلُهُمْ حَتَّى یَفْتَحَ اللَّهُ لَهُ ; لیْسَ بِفَرَّارٍ  , فَتَطَاوَلَ النَّاسُ لَهَا , وَمَدُّوا أَعْنَاقَهُمْ یُرُونَهُ أَنْفُسَهُمْ رَجَاءَ مَا قَالَ فَمَکَثَ سَاعَةً« ثُمَّ قَالَ: أَیْنَ عَلِیٌّ؟ فَقَالُوا: هُوَ أَرْمَدُ , فَقَالَ: ادْعُوهُ لِی , فَلَمَّا أَتَیْتُهُ فَتَحَ عَیْنَیَّ ثُمَّ تَفَلَ فِیهِمَا ثُمَّ أَعْطَانِی اللِّوَاءَ فَانْطَلَقْتُ بِهِ سَعْیًا خَشْیَةَ أَنْ یُحْدِثَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) فِیهِمْ حَدَثًا أَوْفَى , حَتَّى أَتَیْتُهُمْ فَقَاتَلْتُهُمْ , فَبَرَزَ مَرْحَبٌ یَرْتَجِزُ , وَبَرَزْتُ لَهُ أَرْتَجِزُ کَمَا یَرْتَجِزُ حَتَّى الْتَقَیْنَا , فَقَتَلَهُ اللَّهُ بِیَدَیَّ , وَانْهَزَمَ أَصْحَابُهُ فَتَحَصَّنُوا وَأَغْلَقُوا الْبَابَ , فَأَتَیْنَا الْبَابَ , فَلَمْ أَزَلْ أُعَالِجُهُ حَتَّى فَتَحَهُ اللَّهُ. »
مولا امام علی (ع) می‌فرمودند: رسول خدا (ص) به طرف خیبر رفت، عمر را با گروهى به طرف اهل خیبر فرستاد تا با آنان بجنگند، مدتى نگذشته بود که عمر و یارانش گریختند. پس از بازگشت، عمر یارانش را متهم به ترسیدن مى‌کرد و آن‌ها عمر را. پیامبر ناراحت شد و فرمود: مردى را به این جنگ خواهم فرستاد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند. او با خیبریان خواهد جنگید تا پیروز شود و فرار نمی‌کند. حاضران گردنها را دراز کردند تا ببیند چه کسى این سعادت را به دست مى‌آورد، رسول خدا (ص) لحظه‌اى مکث کرد سپس فرمود: علی کجاست؟ گفتند او چشم درد دارد. فرمود او را صدا بزنید، هنگامى که محضر پیامبر (ص) آمدم، آب دهانش را بر چشمم مالید، پرچم را به دستم داد، به سرعت حرکت کردم تا تصمیم دیگرى بر تغییر من ایجاد نشود، با دشمن وارد جنگ شدم، مرحَب به میدان آمد و رجز مى‌خواند، من نیز به میدان رفتم و رجز خواندم تا با یکدیگر درگیر شدیم، سر انجام خداوند این پهلوان نامى یهود را به دست من از بین برد، یارانش متفرق شدند و به طرف قلعه عقب نشینى کردند و درها را بستند، پشت درِ ورودى قلعه آمدم و آن قدر پافشارى کردم تا خداوند آن را گشود.
المصنف فی الأحادیث والآثار ج 7، ص 396، ح 36894 ،المؤلف: أبو بکر ابن أبی شیبة الناشر: دار التاج.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۶/۰۸/۱۲
  • ۶۸۹ نمایش
  • سید عباس سیدی

ترس-و-فرار-عمر-در-حنین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی