اعتقاد شیعه به تحریف قرآن کذب است.
وهابیون ادامه سخن علامه مجلسی را تحریف کردند و می گویند شیعه قائل به تحریف قرآن است.
و لعمری کیف یجترئون على التکلفات الرکیکة فی تلک الأخبار مثل ما قیل فی هذا الخبر إن الآیات الزائدة عبارة عن الأخبار القدسیة أو کانت التجزیة بالآیات أکثر.
علامه مجلسی در ادامه این را می فرماید:
و لعمری کیف یجترئون على التکلفات الرکیکة فی تلک الأخبار مثل ما قیل فی هذا الخبر إن الآیات الزائدة عبارة عن الأخبار القدسیة أو کانت التجزیة بالآیات أکثر.
می فرماید به جانم قسم چگونه به این اخبار رکیکی که در باب تحریف است و اخبار زائد است اقتباس می کنند؟ ثانیا خود علامه مجلسی در کتاب بحار مسئله تحریف قران را رد کرده و می فرماید قران محفوظ است.
علامه جای دیگر می فرماید :
وقال الشیخ المجلسی : « ان الاخبار التی جاءت بذلک أخبار آحاد لایقطع علی الله تعالی بصحتها » .
این اخبار اخبار آحاد هستند صحت آن ها قطعی نیست !!
بحار الانوار، ج89،ص 75.
و هم چنین علامه جای دیگر قضیه تحریف را رد می کند :
" إنا نحن نزلنا الذکر " أی القرآن " وإنا له لحافظون " عن الزیادة والنقصان والتغییر والتحریف ، ( 2 ) وقیل : نحفظه من کید المشرکین فلا یمکنهم إبطاله ولا یندرس ولا ینسى ، وقیل : المعنى : وإنا لمحمد حافظون .
در مورد آیه ما نازل کردیم بر تو قرآن را و ما محافظت می کنیم از آن یعنی از زیادی و نقص و تغییر و تحریف!
بحار الانوار،ج9،ص133.
شیخ مفید (متوفای413هـ ) در کتاب اوائل المقالات ، ص54 تا56 میگوید :
قد قال جماعة من اهل الإمامیة أنّه لمینقص من کلمة و لا من آیة و لا من سورة .
هیچ کلمه و آیه و سورهای از قرآن کم نشده است ؛اما پاسخ به این کتاب فصل الخطاب مرحوم نوری طبرسی
اسم کتاب را وهابیت هنوز نمی دانند :
لم یطرء علیه تغییر وتبدیل کما وقع على سائر الکتب السماویة ، فکان حریا بان یسمى ( فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب ) فتسمیته بهذا الاسم الذی یحمله الناس على خلاف مرادی خطأ فی التسمیة.
این کتاب اسم گذاری شده است به فصل الخطاب در نبود تحریف قرآن پس اسم این کتاب را گذاشتند که حمل نکنند از ان مردم خلاف مراد من در خطا در تسمیه.
الذریعه ،ج16،ص232.
اما اینکه سید بحاری هم قائل به تحریف است، دروغی بیش نیست.
تصاویر اصلی کتابش را بیاورند، این چه است که همه قیچی شده است؟!
و اما در پایان باید بگویم اینها سخن معصوم نیست و علما معصوم نیستند.گرچه چیزی را هم ثابت نکردهاند. نظر معصوم نظر مذهب است ،طبق ثقلین.
اما نظر علمای شیعه در باب عدم تحریف را میگذارم و بگویند اگر شیعه قائل به تحریف است پس اینها چیست؟
شیخ صدوق (متوفای380هـ ) در شرح باب حادیعشر ، ص93 میگوید :
اعتقادنا أنّ القرآن الذی أنزله الله علی نبیّه هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس ...
قرآنی که خدا بر پیغمبرش نازل کرده همین قرآن در اختیار مردم است ...
باز ایشان میفرماید: «اعتقادنا ان القران الذی انزله الله تعالی علی نبیه محمّد ( صلّی الله علیه و آله) هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک ... و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک فهو کاذب. اعتقاد ما (شیعیان) این است که قرآنی که خدای متعال بر پیامبرش محمّد (صلّی الله علیه و آله)نازل فرموده همین قرآنی است که بین دو جلد در دست مردم است و بیش از این نیست... و هر کس به ما (شیعیان) نسبت دهد که ما قرآن را بیش از آن میدانیم، دروغگوست».
شیخ طوسی در کتاب تبیان ، ج1، ص4 صراحت دارد بر اینکه این قرآن موجود در میان مسلمین همان قرآن منزَل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است .
علامه حلّی در قرن هفتم و هشتم در کتاب أجوبة المسائل المعنائیه ، ص121، مسأله13 میگوید :
لا تأویل و لا تأخیر و لا تقدیم فیه و أنّه لمیزد و لمینقص و نعوذ بالله من أمّة تعتقد مثل ذلک.
پناه میبریم از أمتی که معتقد به تحریف قرآن باشد .
قال السیّد الخمینی: إنّ الواقف على عنایة المسلمین بجمع الکتاب وحفظه وضبطه ، قراءة وکتابة ، یقف على بطلان تلک المزعمة ( التحریف ) وأنّه لا ینبغی أن یرکن إلیها ذو مسکة.
«کتاب منزَل بر رسول خدا همان کتابی است که در اختیار مردم است و هیچ عاقلی نظر و توجه نمیکند به روایتی که مربوط به تحریف قرآن ».
جناب آقای سبحانی در کتاب مفاهیم القرآن ، ج10 ، ص448 میفرماید :
از این نسبت تحریف (چه سنیها علیه ما داشته باشند و چه ما علیه آنها) جز دشمنان اسلام کسی بهره نمیبَرَد .
اگر شیعه قائل به تحریف هست پس این نظر علما چه می باشد؟
و اما سوال اینجاست اگر قران تحریف شده است ،چرا ائمه شیعه احادیث را دستور داده اند با قران قیاس کنیم؟ کتابی که تحریف شده چگونه معیار و میزان تشخیص و تمییز احادیث است؟
http://uupload.ir/files/vq1v_1.png
سمعتُ ابا عبدالله (علیه السّلام) یَقول: ما آتاکم عنّا من حدیث لا یُصدَّقه کتابُ الله فهو زُخرفٌ.
هر حدیثی که از ما به شما برسد و قرآن آن را تصدیق نکند « زخرف » است.
آیت الله العظمی خویی در مور تحریف قرآن می فرماید :
النتیجة : ومما ذکرناه: قد تبین للقارئ أن حدیث تحریف القرآن حدیث خرافة وخیال، لا یقول به إلا من ضعف عقله، أو من لم یتأمل فی أطرافه حق التأمل، أو من ألجأه إلیه یجب القول به. والحب یعمی ویصم، وأما العاقل المنصف المتدبر فلا یشک فی بطلانه وخرافته.
نتیجه : قصه تحریف قرآن جزء خرافات و خیالات است و به تحریف قائل نمیشود مگر کسی که عقلش ناقص باشد یا درست تأمل و تفکر نکرده باشد یا اینکه بخاطر علاقه اش به قول به تحریف معتقد به آن شده باشد زیرا که علاقه به چیزی انسان را کور و کر میکند اما آدم عاقل منصف متدبر شکی در باطل بودن یا خرافاتی بودن تحریف ندارد.
{یعنی ؛ اعتقاد به تحریف قرآن، یک اعتقاد خرافی و حماقت است.}
تفسیر البیان فی تفسیر القرآن ، ص 259 .
شیخ محمّد حسین کاشف الغطاء (متوفای ۱۳۲۰ ق.) نیز می گوید :
إنّ الکتاب الموجود فی أیدی المسلمین هو الکتاب الذی أنزله اللّه إلیه (صلّى اللّه علیه وآله وسلّم) للاِعجاز والتحدی ولتعلیم الاَحکام ولتمییز الحلال والحرام، وانّه لا نقص فیه ولا تحریف ولا زیادة وعلى هذا إجماعهم (أی إجماع الشیعة الاِمامیة) .
«و همانا کتاب موجود در دست مسلمانان همان کتابی است که خدا آنرا برای اعجاز و تحدی (مبارزه طلبی) و آموختن احکام و تمیز حلال از حرام بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نازل کرده است و نقص، تحریف و زیاده در آن نیست. و بر این مطلب اجماع شیعه امامیه می باشد».
رسائل ومقالات ، جلد : 1 صفحه : 193 .
سید شرف الدین موسوی عاملی :
فإنّ القرآن العظیم والذکر الحکیم متواتر من طرقنا بجمیع آیاته وکلماته وسائر حروفه وحرکاته وسکناته تواتراً قطعیاً عن أئمّة الهدى من أهل البیت : لا یرتاب فی ذلک إلاّ معتوه .
قرآن عظیم و ذکر حکیم از طرف ما متواتر است به جمیع آیات و کلمات و سائر حروف وحرکات و سکنات به تواتر قطعی از امامان اهل بیت علیهم السلام و هیچ کس در آن شک ندارد .
أجوبة مسائل جار الله ، جلد : 1 صفحه : 34 .
آیت الله العظمی خویی هم میفرماید :
النتیجة : ومما ذکرناه: قد تبین للقارئ أن حدیث تحریف القرآن حدیث خرافة وخیال، لا یقول به إلا من ضعف عقله.
نتیجه : قصه تحریف قرآن جزء خرافات و خیالات است و به تحریف قائل نمیشود مگر کسی که عقلش ناقص باشد یا درست تأمل و تفکر نکرده باشد .
تفسیر البیان فی تفسیر القرآن ، ص 259 .
مُحَمّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضّالٍ عَنْ عَلِیّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَیّوبَ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ مَا لَمْ یُوَافِقْ مِنَ الْحَدِیثِ الْقُرْآنَ فَهُوَ زُخْرُفٌ.
فرمود: حدیثى که با قرآن موافقت نکند دروغی است خوشنما.
اصول کافى، جلد 1، صفحه 89، ح 4.