توهین عمر بن خطاب به رسول الله (ص)
آیا عمر بن خطاب در طول عمرش به پیغمبر توهین کرده است؟
آیا درک و فهم عمر از استادش رسول گرامی اسلام بیشتر بوده؟
عن عمر بن الخطاب (رضی الله عنهم) أنه قال: لما مات عبد الله بن أبی إبن سلول، دعی له رسول الله (صلی الله علیه و سلم) لیصلی علیه، فلما قام رسول الله (صلی الله علیه و سلم)وثبت إلیه، فقلت: یا رسول الله! أتصلی علی إبن أبی و قد قال یوم کذا و کذا، کذا و کذا، أعدد علیه قوله، فتبسم رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و قال: أخر عنی یا عمر! فلما أکثرت علیه، قال: إنی خیرت فاخترت، لو أعلم أنی إن زدت علی السبعین فغفر له لزدت علیها، قال: فصلی علیه رسول الله (صلی الله علیه و سلم)، ثم انصرف، فلم یمکث إلا یسیرا، حتی نزلت الآیتان من براءة: «و لا تصل علی أحد منهم مات أبدا» إلی «و هم فاسقون»، قال: فعجبت بعد من جرأتی علی رسول الله (صلی الله علیه و سلم) یومئذ.
عمر بن خطاب می گوید: وقتی عبد الله بن أبی از دنیا رفت، به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) گفتند که بر جنازه او نماز بخواند.
وقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) میخواست بر جنازه عبد الله بن أبی نماز بخواند، به طرف پیامبر (صلی الله علیه و سلم) رفتم و گفتم: یا رسول الله! آیا میخواهی بر عبد الله بن أبی نماز بخوانی؟! با اینکه او در فلان روز فلان کار را کرده بود و در فلان روز فلان مطلب را گفته بود؟ همینطور کارهای عبد الله بن أبی را برای او میشمردم. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) خندید و فرمود: کنار برو ای عمر!
این دستورپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که به عمر میگوید برو کنار. قرآن میفرماید:
«وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.»
آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و آنچه را از آن نهی کرده خودداری نمائید.
سوره حشر / آیه 7.
باز هم به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) میگفتم که نباید بر او نماز بخوانی. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) فرمود: خداوند مرا مخیّر کرده است و من هم نماز خواندن را انتخاب کردم.
پیامبر (صلی الله علیه و سلم) بر جنازه او نماز خواند و سپس آیه نازل شد در مخالفت با نظر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) و موافقت با نظر عمر: «وَ لَا تُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَ لَا تَقُمْ عَلَی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ مَاتُوا وَ هُمْ فَاسِقُونَ ». عمر میگوید: من تعجب کردم که چقدر جرأت داشتم که اینطوری در برابر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) جسورانه برخورد کردم.(سوره توبه / آیه 84)
یعنی نستجیر بالله ـ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جاهل است و نمیدانست که خداوند نهی کرده است و جناب خلیفه دوم میگوید که خداوند تو را نهی کرد است؟!
در صورتی که خداوند در شان حضرت محمد (ص) می فرماید: که او کاری را به جز اینکه به او وحی شود انجام نمی دهد و هر چه می کند از وحی است.
وَمَا ینْطِقُ عَنِ الْهَوَى«نجم/3»
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید!
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَى«نجم/4»
آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست!
برادران بزرگوار اهل سنت، بیایید کمی تعصب خود را کنار بگذاریم و خودمان را با واقعیت آشنا و روبرو کنیم. ما کسی را خلیفه دوم رسول خدا می دانیم که از دستور او سرپیچی می کند، کسی که از دستور نبی در زمان حیاتش سرپیچی کند به نظر شما می تواند امام و پیشوای مردم و جانشین رسول خدا باشد؟