دستمال کاغذی عمر بن خطاب چیست؟
وهابیت چنین مناقشه می کنند:
قال: أخبرنا سعید بن منصور قال: أخبرنا عبد العزیز بن محمد عن محمد بن یوسف عن السائب بن یزید قال: ربما تعشیت عند عمر بن الخطاب فیأکل الخبز واللحم ثم یمسح یده على قدمه ثم یقول: هذا مندیل عمر وآل عمر.‼️
سائب بن یزید می گوید :گاه پیش می آمد که شام را با عمر می خوردم. او گوشت می خورد و دستهایش را با کف پای خود تمیز می کرد و می گفت: این دستمال عمر و خاندان اوست .‼️
الطبقات الکبرى ط دار صادر، ج 3 ، ص 318 .
کنز العمال، ج 12 ، ص 625 ، ش 35929
5125- عبد العزیز بن محمد [م، خ قرنه، عو] الدراوردی.
وقال أحمد أیضا: إذا حدث من حفظه(1) جاء ببواطیل.
وقال أبو حاتم: لا یحتج به.
وقال أبو زرعة سیئ الحفظ.
میزان الاعتدال ،ج 2،صص633-634.
پاسخ شیعه:
الاسم : عبد العزیز بن محمد بن عبید الدراوردى ، أبو محمد الجهنى مولاهم المدنى.
المولد : بـ المدینة ..
الطبقة : 8 : من الوسطى من أتباع التابعین.
الوفاة : 186 أو 187 هـ. بـ المدینة .
روى له : خ. م. د .ت .س. ق (البخاری - مسلم - أبو داود - الترمذی - النسائی - ابن ماجه )
اولا.این راوی از روایت صحیحن است و روایت صحیحن را هم گفتیم ثقه هستند و اشکال به رجال ان نیست.
ثانیا. این راوی سایت اسلام وب صدوق و حسن الحدیث می داند.
عبد العزیز بن محمد الدراوردی: صدوق حسن الحدیث.
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=4591
ثالثا. بسیاری از علمای شما منجمله ابن معین او را توثیق کرده اند.
1. أبو القاسم بن بشکوال شیخ: لا بأس به، کان مالک غمزه بشیء.
2.أحمد بن صالح الجیلی:ثقة.
3.زکریا بن یحیى الساجی:من أهل الصدق والأمانة إلا أنه کثیر الوهم.
4.علی بن المدینی:عندنا ثقة، ثبت.
5.مالک بن أنس :کان یوثقه.
6.محمد بن سعد کاتب الواقدی:ثقة کثیر الحدیث یغلط.
7.مصنفوا تحریر تقریب التهذیب: ثقة.
8. معن بن عیسى القزاز:یصلح أن یکون أمیر المؤمنین.
9.یحیى بن معین:لیس به بأس، ومرة: ثقة حجة.
من نمی دانم شاید شما کور بودید که اینها را ندیدید.
رابعا.ذهبی از او به عنوان امام خطاب می کند و طبق قوعد رجالی شما کسی که ذهبی او را امام بداندUجرحی بر او وارد نیست.
ابن عبید الإمام العالم المحدث أبو محمد الجهنی ، مولاهم المدنی الدراوردی.
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?ID=1397&bk_no=60&flag=1
پس با توجه به ادله مذکور در وثاقت راوی و صحت روایت دیگر شکی باقی نمی ماند.
حال نکته کلیدی اینجاست که شما فکر کنید،امروزه بروید به یک مستشرق و یا یک انسان با شخصیت بگوید یک ادمی را می شناسید که بعد از غذا دستش را با کفشش پاک می کند. به نظر شما چه نظری در مورد چنین شخصی می دهند؟
شما خودتان تصور کنید و یا چنین صحنه ای را متصور بشوید که در یک رستوران نشسته اید ،دور وبرتان هم ادم های با شخصیت نشستند و یکی غذایش را می خورد و تمام میکند، بعد پایش را می اورد بالا و دستانش را با کفشش پاک می کند، به نظر شما مردم نظرشان در مورد این ادم چیست؟ و چه نظری می دهند؟
بعد شما چنین شخصی که به لحاظ اجتماعی هم شخصیت ندارد را می خواهید به زورجانشین رسول خدا قرار دهید! خیلی خنده دار است،جانشینی که هنوز نمی داند باید دستش را با چه پاک کند و از مسائل اخلاقی اولیه به دور است!