نمونه دیگری از زهد ابوبکر
خوراک جناب ابوبکر در دوران خلافت:
طبقات ابن سعد، ج3،ص 168 .
قال أخبرنا مسلم بن إبراهیم قال أخبرنا هشام الدستوائی قال أخبرنا عطاء بن السائب قال لما استخلف أبو بکر أصبح غادیا إلى السوق وعلى رقبته أثواب یتجر بها فلقیه عمر بن الخطاب وأبو عبیدة بن الجراح فقالا له أین ترید یا خلیفة رسول الله قال السوق قالا تصنع ماذا وقد ولیت أمر المسلمین قال فمن أین أطعم عیالی قالا له انطلق حتى نفرض لک شیئا فانطلق معهما ففرضوا له کل یوم شطر شاة وما کسوه فی الرأس والبطن فقال عمر إلى القضاء وقال أبو عبیدة وإلی الفیء .
مسلم بن ابراهیم از هشام دستوایى، از عطاء بن سائب نقل مى کند چون ابو بکر به خلافت رسید صبح زود چند پارچه را بر دوش خود گذاشت و عازم بازار شد. میان راه عمر بن خطاب و ابو عبیدة بن جراح او را دیدند و گفتند: اى خلیفه رسول خدا به کجا مىروى؟
گفت: به بازار، گفتند که چه کار مى کنى؟ تو عهده دار کار مسلمانان شده اى.ابوبکر گفت: خانواده و نانخورهاى من از کجا بخورند؟ گفتند: برگرد تا براى تو حقوقى معین کنیم، و براى او روزانه نصف لاشه یک گوسفند و جامه معین کردند. عمر گفت: قضاوت را به من بگذار و ابو عبیده گفت: سرپرستى غنایم را به من واگذار.
زاهدتر از حضرت ذو النورین،صدیق اکبر،فاروق اعظم علی بن ابیطالب (سلام الله علیه)-که جان من فدای او و اهل او باد-وجود نداشت؛پس لطف کنند و ادعای زهد برای کسان دیگر نکنند.