منهاج البدعه الامویه

 
آیا حضرت ابولولو (رض) قاتل عمر بن خطاب مجوسی بوده است؟ 
وذلک أنه قتله علج یسمى فیروز وکنیته أبو لؤلؤة ، وکان غلاما للمغیرة بن شعبة ، وکان یدَّعی الإسلام 
( عمر بن خطاب را کافری به نام فیروز که کنیه اش ابولولوء بود کشت و این مرد غلام مغیره بود و داعیه اسلام داشت )
عمدة القاری، ج 8 ،ص 229، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی الوفاة: 855هـ ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت .
به گفته علمای سقیفه حضرت ابولولو در مسجد در صف اول جماعت بود که عمر را مضروب ساخت ! 
یک کافر چگونه به مسجد و به صف اول می‌اید و کسی به او کاری ندارد؟! 
مولا امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه اسلام) خطاب به عمر بن خطاب فرمودند: 
"تو را می بینم که به خاطر ظلم هایی که به بدترین وجه به عترت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) روا داشتی در این دنیا به واسطه ضربتی که از سوی یکی از بندگانی که تو با ظلم وجور با او حکم می رانی کشته خواهی شد و به خدا قسم که او با توفیقی که نصیبش می گردد بر خلاف میل باطنی تو وارد بهشت می گردد." 
ارشاد القلوب دیلمی، ج 2 .
بحار الانوار مجلسی، ج 30 .
یسمى فیروز وکنیته أبو لؤلؤة ، وکان غلاما للمغیرة بن شعبة ، وکان یدَّعی الإسلام. 
اسمش فیروز و کنیه اش ابولولو ، او غلام مغیره بن شعبه بود که خودش را مسلمان می دانست. 
عمدة القاری، ج 8 ،ص 229، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی الوفاة: 855هـ ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت .
ادله دوم ما مبنی بر مسلمان بودن ایشان روایت اخراج غیر مسلمانان از جزیره عرب است. 
محمد بن اسماعیل بخاری، از عائشه نقل می‌کنید که پیغمبر به هنگام وفات‌شان 3 وصیت کرد: 
أَخْرِجُوا الْمُشْرِکِینَ من جَزِیرَةِ الْعَرَبِ وَأَجِیزُوا الْوَفْدَ بِنَحْوِ ما کنت أُجِیزُهُمْ وَنَسِیتُ الثَّالِثَةَ. 
مشرکین را از جزیرة العرب بیرون کنید، آن گروه‌هایی که برای اسلام آوردن می‌آیند، همان گونه که من پذیرایی می‌کردم، پذیرایی کنید، وصیت سوم را فراموش کردم. 
صحیح البخاری، ج 3، ص 1111. 
خوب اگر شما بگوید ابولولو سلام الله علیه کافر بوده در واقع طعن بر عمر بن خطاب زده اید و مخالفت عمر با نص صریح پیغمبر و هم‌چنین کفر عمر ثابت است. زیرا ابولولو از منظر شما کافر است. اما عمر بن خطاب یک کافر را وارد جزیره عرب کرده است. پس همین جا ثابت می شود که او مسلمان بوده و عمر اجازه ورود او به جزیره عرب را داده است. 
نتیجه گیری: 
حضرت ابولولو (علیه السلام) می فرمود من مسلمانم ، و حتی به مسجد می‌امد (و به گفته علمای اهل سنت در مسجد در صف اول جماعت بود که عمر را مضروب ساخت !) یک کافر چگونه به مسجد و به صف اول می‌اید و کسی به او کاری ندارد ! 
همان طور که مشاهده فرمودید به اقرار و اعتراف علمای اهل سنت و همچنین به اذعان خود این تابعی جلیل القدر اسلام و عارف بالله یک مسلمان بوده است. لذا خداوند در قران خطاب به کسانی که مسلمانان را تکفیر می کنند صریحا می فرماید: 
أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا ﴿نساء/94﴾ 
و به کسى که نزد شما [اظهار] اسلام مى‏کند مگویید تو مؤمن نیستى. 
وقتی که حضرت ابولولو (علیه السلام) خود را مسلمان می دانند برای چه باید او را تکفیر کرد؟ حال ان‌که خداوند فرموده است کسی حق ندارد به او بگوید او مومن نیست چه برسد بخواهد او را تکفیر کند. 
و از همه عجیب تر این‌جاست که پیغمبر در مصادر برادران اهل سنت فرمودند اگر کسی یک مسلمان را تکفیر کند خودش کافر است. «من اکفر اهل لا اله الا الله فهو کافر» ولهذا خوشایند نیست که کسی ایشان را که یک «عارف بالله و سالک الی الله» بوده را تکفیر کند. زیرا مقام کفر طبق فرمایش رسول خدا بر خودش جعل و نصب می شود. 
اما دلیل دومی که ما به عنوان حجیت و ادله خود مبنی بر متقی بودن این عارف جلیل القدر اسلام می دانیم تابعی بودن او است که علمای اهل سنت مثل بخاری و مسلم و احمد و دیگران حدیثی از رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) نقل کرده اند به این مضمون: 
خیرکم قرنی ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم .
بهترین شما مردم قرن من هستند، سپس کسانی که پس از آنان می آیند، سپس کسانی که پس از آنان می آیند. علمای اهل سنت اهل قرن رسول را صحابه، گروه بعدی را تابعین و گروه بعدی را تابعان تابعین دانسته اند. 
الحدیث : " خیرکم قرنی ، ثم الذین یلونهم ، ثم الذین یلونهم " یعنی الصحابة والتابعین وأتباعهم . 
تاج العروس، الزبیدی، ج 18 ،ص 444 .
در نتیجه جدای از اسلام و عارف بودن این مرد بزرگ این است. او به نص مذهب اهل سنت از بهترین های امت است .حالا چگونه می توان او را تکفیر نمود و خارج از اسلام بدانیم؟
 معاذ بالله.