لعن یزید از نظر اهل سنت
يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۰۷:۱۳ ب.ظ
قال الغزالی وغیره ویحرم على الواعظ وغیره روایة مقتل الحسین وحکایاته وما جرى بین الصحابة من التشاجر والتخاصم فإنه یهیج على بغض الصحابة والطعن فیهم وهم أعلام الدین تلقى الأئمة الدین عنهم روایة ونحن تلقیناه من الأئمة درایة فالطاعن فیهم مطعون طاعن فی نفسه ودینه .
غزالی و دیگران میگویند :بر واعظ و غیر واعظ حرام است که روضه حسین (علیه السلام) و سرگذشت او و جریاناتى را که میان اصحاب رخ داده، مانند دشمنى آنان با یکدیگر و پرخاش نمودن نسبت به هم براى مردم بخواند، زیرا چنین کارى باعث مىشود شنوندگان و مردم کینه اصحاب را که پرچمداران دیناند به دل بگیرند و زبان به انتقاد و بد گوئى آنها بگشایند . ائمه دین از آنها روایات را آموخته و ما نیز از ائمه دین درایت روایات را آموخته ایم . پس هر کس از اصحاب بدگویی نماید (درحقیقت) بر خودش و دینش طعن زده است.
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ، ج 2 ،ص 640 ، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی الوفاة: 973هـ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة ، لبنان ، 1417هـ - 1997م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : عبد الرحمن بن عبد الله الترکی ، کامل محمد الخراط.
و یا دیگران در کتابشان میگویند :
فائدة قال فی العباب یحرم الطعن فی معاویة ولعن ولده یزید وتکفیره وروایة قتل الحسین وما جرى بین الصحابة فإنه یبعث على ذمهم وهم أعلام الدین فالطاعن فیهم طاعن فی نفسه وکلهم عدول ولما جرى بینهم محامل.
در عباب آمده که طعن زدن بر معاویه و لعن فرزندش ، یزید ، و بیان روضه کشته شدن حسین (علیه السلام) و جریاناتی که میان اصحاب اتفاق افتاده حرام است؛زیرا این امر منجر به ایراد گرفتن بر آنها شده و این در حالی است که آنها پرچمداران دین هستند . پس هر کس که بر ایشان طعن زند همانا بر خودش طعن زده و همه صحابه عادل هستند و آنچه که میان آنها اتفاق افتاده را باید بر توجیه کرد و حمل بر صحت نمود.
حواشی الشروانی على تحفة المحتاج بشرح المنهاج ، ج 9 ،ص 67 ، اسم المؤلف: العلامتین الفهامتین والإمامین القدوتین العلامة العارف بالله الشیخ عبد الحمید الشروانی والإمام المحقق والعلامة المدقق الشیخ أحمد بن
قاسم العبادی الوفاة: 1118، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی ، بیروت ، لبنان .
حاشیة الشیخ سلیمان الجمل على شرح المنهج ( لزکریا الأنصاری ) ، ج 5 ، ص 114 ، اسم المؤلف: سلیمان الجمل، دار النشر : دار الفکر، بیروت.