منهاج البدعه الامویه

در صحیح بخاری روایتی از پیامبر، نقل شده است که ایشان فرمودند: 
حدثنا أبو النعمان حدثنا مهدی بن میمون سمعت محمد بن سیرین یحدث عن معبد بن سیرین عن أبی سعید الخدری (رضی الله عنه) عن النبی (صلى الله علیه وسلم) قال یخرج ناس من قبل المشرق ویقرؤن القرآن لا یجاوز تراقیهم یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرمیة ثم لا یعودون فیه حتى یعود السهم إلى فوقه قیل ما سیماهم قال سیماهم التحلیق أو قال التسبید.[1]
افرادی از ناحیه مشرق، قیام می‌کنند و قرآن تلاوت می‌کنند و حال آن قرآن از گلوگاه آنان تجاوز نمی‌کند و از قرآن بهره نمی‌برند، این گروه از دین خارج می‌شوند همان گونه که تیر از کمان خارج می شود و دیگر به طرف دیگر بر نمی‌گردد مانند تیز که به سوی کمان برنمی گردد. از رسول خدا پرسیده شد که این فرقه چه نشانه‌ای دارد؟ فرمودند: چهره این گروه با سرهای تراشیده مشخص می‌شود. 
* زینی دحلان پس از نقل این حدیث از صحیح بخاری، در تطبیق آن به وهابیّت می نویسد: 
«ففی قوله سیماهم التحلیق تصریح بهذه الطائفة لأنهم کانوا یأمرون کل من اتبعهم أن یحلق رأسه ولم یکن هذا الوصف لأحد من طوائف الخوارج والمبتدعة الذین کانوا قبل زمن هؤلاء... »[2]
«پس در کلام رسول خدا- که سر تراشیدن نشانه بارز این طائفه شمرده شده است صراحت در فرقه وهابیّت دارد، زیرا تنها این فرقه هستند که به پیروان خود دستور می‌دهند سر خود را بتراشند و این صفت در هیچ یک از فرقه‌های خوارج و بدعت گذار قبل از وهابیّت دیده نشده است.» 
 
* هم‌چنین در الدرر السنیّة در ادامه بحث پیرامون این روایت می‌نویسد: 
«لأنهم کانوا یأمرون من اتبعهم أن یحلق رأسه ولا یترکونه یفارق مجلسهم إذا تبعهم حتى یحلقوا رأسه ولم یقع مثل ذلک قط من أحد من الفرق الضالة التی مضت قبلهم فالحدیث صریح فیهم...»[3] 
«به خاطر اینکه اینها(وهابیها) کسی که از آنها تبعیت می‌کند را امر می‌کنند که سرش را بتراشد و او را رها نمی‌کنند تا از مجلس آنها بیرون برود مگر اینکه سرش را بتراشد و مثل این فرقه در هیچ یک از فرقه‌هایی که در گذشته وجود داشتند واقع نشده است، پس حدیث درباره وهابیّت صراحت دارد.» 
*وی همچنین به نقل از اهدل مفتی زبید می‌نویسد: 
«وکان السید عبد الرحمن الأهدل مفتی زبید یقول لا حاجة إلى التألیف فی الرد على الوهابیة بل یکفی فی الرد علیهم قوله (صلى الله علیه وسلم) سیماهم التحلیق فإنه لم یفعله أحد من المبتدعة غیرهم.»[4] 
 «سید عبدالرحمن اهدل، مفتی منطقه زبید می‌گفت: در نقد عقائد وهابیّت نیازی به تألیف کتاب نیست بلکه همین حدیث پیامبر که ویژگی‌های این فرقه را سر تراشیدن معرفی کرده، برای بطلان عقیده آنان کفایت می‌کند؛ زیرا غیر از وهابیّت هیچ یک از فرقه‌های بدعت‌گذار این ویژگی را ندارند.» 
[1] .صحیح البخاری، البخاری، ج8،  ص218. 
.[2] فتنة الوهابیة، أحمد زینی دحلان، ص19، به این مضمون الدرر السنیة فی الرد على الوهابیة، أحمد زینی دحلان، ص50. 
[3] .الدرر السنیة فی الرد على الوهابیة، أحمد زینی دحلان، ص50. 
[4] .فتنة الوهابیة، أحمد زینی دحلان، ص19، به این مضمون الدرر السنیة فی الرد على الوهابیة، أحمد زینی دحلان، ص50.