توسل تابعی به قبر پیامبر (ص)
استعانت یک تابعی از قبر پیامبر (صلى الله علیه و آله) و انکار آن توسط اهل سنت
إسماعیل بن یعقوب التیمی قال کان ابن المنکدر یجلس مع أصحابه فکان یصیبه صمات فکان یقوم کما هو حتى یضع خده على قبر النبی (ص) ثم یرجع فعوتب فی ذلک فقال إنه یصیبنی خطر فإذا وجدت ذلک استعنت بقبر النبی (ص) وکان یأتی موضعا من المسجد یتمرغ فیه ویضطجع فقیل له فی ذلک فقال إنی رأیت النبی (ص) فی هذا الموضع.
اسماعیل گوید: ابن منکدر با اصحاب خود مىنشست پس گاهى زبانش بند مىآمد، سپس برمىخاست در همان حال بود تا اینکه گونههایش را بر قبر پیامبر (صلى الله علیه و آله) مىگذاشت و سپس بر مىگشت، وقتى از جانب شاگردانش مورد بازخواست مىشد در جواب مىگفت: براى من سکتهاى پیش آمد که براى برطرف کردن آن استعانت از قبر پیامبر (صلى الله علیه و آله) جستم و گاهى نیز در جایى از مسجد دراز مىکشید و غلط مىزد و مىگفت من پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) را در این جایگاه دیده بودم..
الذهبی سیر أعلام النبلاء، ج5، ص359 /358، الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی.
در اینجا در مصدر آن نوشته تحقیق شعیب ارناؤوط اما خلاصه حکم شعیب را برای این روایت نیاورده که نوشته است ضعیف است، تا مبادا دستش رو شود.
همچنین نوشته تابعی قلقلی. تابعی یعنی کسی که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را ندیده است. حال ببینید این تابعی در متن روایت چه نوشته است: « فقال إنی رأیت النبی!»
یعنی روافض با همچنین روایاتی می خواهند مذهبشان را بنا نمایند؟
اگر ابن منکدر تابعی است پس چرا می گوید رسول خدا را در اینجا دیده بودم؟نکند در خواب دیده است؟
مگر خواب مبنای تشریع این کار شرکی است؟
کار به این تابعی نداریم بلکه کار به اسماعیل بن یعقوب تمیمی داریم که این دروغ را به وی نسبت داده است.
و این راوی چنانکه علمای رجال تصریح کرده اند ضعیف است.
ابو حاتم درباره او میگوید: « سمعت أبی یقول: ضعیف» (الجرح والتعدیل2/204لأبی حاتم).
الذهبی نام او را در الضعفاء درج کرده است. (المغنی فی الضعفاء للذهبی1/42).
و در المیزان میگوید «ضعفه أبو حاتم. وله حکایة منکرة ساقها الخطیب، وقیل بینه وبین هشام بن عروة رجل»(میزان الاعتدال1/254 ترجمة969). وقال مثله الحافظ ابن حجر (لسان المیزان1/444 ترجمة1380).
و باز ذهبی می گوید: «إسماعیل فیه لین» (تاریخ الاسلام8/256میزان الاعتدال1/417(
ابن الجوزی نیز او را تضعیف کرده است (الضعفاء والمتروکون1/123).
مشاهده کردید که چگونه با روایات ضعیف می خواهد مذهبش را تقویت کند؟
عجیب است هر آنچه ضعیف و کذب باشد، می شود مذهب روافض!!
پاسخ:
این بیچاره به تمام در و دیوار زد تا بیاید این راوی را تضعیف کند بعد هم تنها یک ضعف از او توانست بیاورد.
اولا. اگر شما اشنایی با رجال اهل سنت داشته باشید که ندارید، جرح مورد قبول وپذیرش علما نیست. مگر مفسر باشد. لذا جرح بدون تفسیر مورد استدلال نیست و باطل است و تعدیل بر ان تقدم دارد.
مذهب الجمهور:یُقْبل التعدیل مبهماً ولا یُقْبل الجرح إلّا مفسّراً.
علوم الحدیث ص 220، وفتح المغیث 1/299.
اما این راوی دارای توثیق هم است همان طور که ابن حجر در لسان خود به این مسئله اشاره دارد.
وذکره ابن حبان فی الثقات.
پس این روای اولا توثیق دارد ثانیا جرح بر او وارد نیست چون مفسر نیست ثلثا تعدیل بر جحر شما مقدم است پس این حدیث صحیح است.
- ۹۶/۱۲/۲۶
- ۸۴۸ نمایش