شبهات وهابیون در مورد فدک
موضوع فدک وجواب اشکال های بی ربط شیعه اثناعشری
پیامبر (صلی الله علیه وسلم) وصیت کرده بود که فدک را به فاطمه بدهند! اشکال دیگر: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) وصیت کرده بود که بعد از او فدک را به فاطمه بدهند، اما ابوبکر این کار را نکرد!
جواب: اولاً: این ادعا از سوی حضرت زهرا (رضی الله عنها) در هیچ کتاب معتبری از شیعه و سنی ثبت نشده است.
ثانیاً: باید دانست که وصیت برادر میراث است، وقتی در ملک پیامبر (صلی الله علیه وسلم) میراث جاری نمیشود، وصیت چگونه جاری شود؟! وصیت و میراث هر دو انتقال مُلک بعد از مرگ میباشند. و دانستیم که انبیا بعد از خودشان اموالشان جزو بیتالمال به شمار میآید.
ثالثاً؛ وصیت کردن برای شخص مخصوصی زمانی درست است که از سوی وصیتکننده چیزی خلاف آن صادر نشده باشد، وقتی پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «ما ترکناه صدقة» حکم وصیتهای دیگر را باطل کرده است.
رابعاً، اگر هم وصیت شده باشد، ابوبکر (رضی الله عنه) از آن مطلع نبوده، پس ضروری است که شاهد بخواهد، آن هم بر اساس حکم قرآنی دو مرد و یا یک مرد و دو زن.
خامساً؛ اگر ابوبکر (رضی الله عنه) بیخبر بود و به این علت نتوانست فدک را به فاطمه (رضی الله عنها) بدهد، چرا خود حضرت علی (رضی الله عنه)در زمان خلافت خویش این کار را نکرد؟ چه کسی مانع او بود؟ بلکه او نیز همانند بقیه در راه فقرا و مساکین و ابن سبیل خرج میکرد. و اما در پایان این شبهه را نیز جواب دهیم،
بعضی از علمای شیعه گفتهاند: «بر فرض اینکه دعوای هبه و یا وصیت از فاطمهی زهرا درست نبوده، اما اگر حضرت زهرا با گرفتن فدک راضی میشد، چرا ابوبکر فدک را به او نبخشید تا اسباب رنجش پارهی تن پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فراهم نشود؟
باید بگوییم که در این وقت یعنی ابتدای خلافت ابوبکر (رضی الله عنه) ایشان با بلایی عظیم گرفتار شده بودند، اگر رضایت خاطر حضرت زهرا (رضی الله عنها) را مقدم میداشتند، به دو صورت رخنهی بزرگ در دین راه مییافت؛ اول آنکه به یقین مردم گمان میبردند که خلیفه در امور مسلمانان با تفاوت و تبعیض حکم میکند و رعایت نزدیکان خویش را میکند که بدون ثبوت دعوی، مدعای ایشان را برآورد میکند، در حالی که از دیگران برای اثبات دعوای خویش شاهد و گواه میخواهد، و این گمان موجب فساد عظیم در دین تا قیام قیامت میگردید و قضاوت و احکام نیز بهانهای به دست میآوردند تا رعایت نزدیکان را داشته باشند. دوم آنکه در صورتی که حضرت زهرا (رضی الله عنها) را این زمین به طریق تملیک میداد، ملک وارث در حقیقت ملک مورث است، زیرا خلافت و نیابت اوست. پس بازگرداندن این زمین که صدقه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بود به حکم (ما ترکناه صدقة) در خاندان پیامبر (صلی الله علیه وسلم) لازم میآمد، حال آنکه از رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) شنیده بود که «العائد فی صدقته کالکلب یعود فی قیئه» این حرکت عظیم از ابوبکر (رضی الله عنه)هرگز امکان نداشت که صادر شود. و اما دلیل دیگر اینکه در این صورت حضرت عباس (رضی الله عنه)و ازواج مطهرات نیز برای سهمهایی درخواست میکردند و کار ابوبکر (رضی الله عنه)مشکل میشد. و اگر این مصالح را در نظر میگرفت. حضرت زهرا (رضی الله عنها) ناراحت میشد، ناچار به حکم حدیث نبوی که «المؤمن إذا ابتلی ببلیَّتین اختار أهونهما»: هرگاه مؤمن به دو بلا گرفتار آید، پایینترین و کم ضررترین را بگیرد. همین جانب را گرفت زیرا جبران این آسانتر بود، و همان طور که گذشت رضایت او را بعداً به جای آورد. اما اگر جانب دیگر را میگرفت فساد در دین روی مینمود...
پاسخ:
سند اول از صحیح بخاری و مطالبه فدک توسط حضرت صدیقه طاهره از ابوبکر:
*** عن الزُّهْرِیِّ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ أَنَّ فَاطِمَةَ وَالْعَبَّاسَ (عَلَیْهِمَا السَّلَام) أَتَیَا أَبَا بَکْرٍ یَلْتَمِسَانِ مِیرَاثَهُمَا من رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) وَهُمَا حِینَئِذٍ یَطْلُبَانِ أَرْضَیْهِمَا من فَدَکَ وَسَهْمَهُمَا من خَیْبَرَ فقال لَهُمَا أبو بَکْرٍ سمعت رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) یقول لَا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ إنما یَأْکُلُ آلُ مُحَمَّدٍ من هذا الْمَالِ قال أبو بَکْرٍ والله لَا أَدَعُ أَمْرًا رأیت رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) یَصْنَعُهُ فیه إلا صَنَعْتُهُ قال فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ فلم تُکَلِّمْهُ حتی مَاتَتْ.
زهری از عروه از عایشه نقل می کند : فاطمه (سلام الله علیها) و عباس پیش ابوبکر آمدند و میراث پیامبر را از او طلب کردند ک
ه زمین فدک و سهمشان از خیبر را می خواستند ، ابوبکر به آنها گفت : از پیامبر خدا شنیدم که گفت : ما ارث نمی گذاریم و هر چه از ما بماند صدقه است ، خاندان محمد فقط از این مال می خورند . و به خدا قسم من کاری را که پیامبر می کرد تغییر نمی دهم. گوید : پس فاطمه از ابوبکر دوری کرد و با او سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت.
الجامع الصحیح المختصر ، ج 6 ص 2474 ،رقم 6346 ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقیق : د. مصطفی دیب البغا.
سند دوم از صحیح مسلم و مطالبه فدک توسط حضرت صدیقه طاهره از ابوبکر:
*** عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ بن الزُّبَیْرِ عن عَائِشَةَ أنها أَخْبَرَتْهُ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) أَرْسَلَتْ إلی أبی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ تَسْأَلُهُ مِیرَاثَهَا من رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) مِمَّا أَفَاءَ الله علیه بِالْمَدِینَةِ وَفَدَکٍ وما بَقِیَ من خُمْسِ خَیْبَرَ فقال أبو بَکْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) قال لَا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ إنما یَأْکُلُ آلُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وسلم) فی هذا الْمَالِ وَإِنِّی والله لَا أُغَیِّرُ شیئا من صَدَقَةِ رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) عن حَالِهَا التی کانت علیها فی عَهْدِ رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) وَلَأَعْمَلَنَّ فیها بِمَا عَمِلَ بِهِ رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) فَأَبَی أبو بَکْرٍ أَنْ یَدْفَعَ إلی فَاطِمَةَ شیئا فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ علی أبی بَکْرٍ فی ذلک قال فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتی تُوُفِّیَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ رسول اللَّهِ (صلی الله علیه وسلم) سِتَّةَ أَشْهُرٍ.
زهری از عروه بن زبیر از عایشه نقل می کند که به وی خبر داد : فاطمه دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله) به نزد ابی بکر کسی را فرستاد تا از او میراثش از رسول الله را که خدا از غنیمتهای مدینه و فدک و ما بقی خمس خیبر به او بخشیده را بگیرد . ابوبکر گفت : رسول الله گفت ما پیامبران ارث نمیگذاریم و آنچه از ما میماند صدقه است و آل محمد از این مال میخورند و به خدا قسم، من هر گز از کاری که دیدم رسول الله در آن میکرد دست برنخواهم داشت و همانطور رفتار خواهم کرد که او کرده است . پس ابوبکر سر باز زد از این که چیزی از آن را به فاطمه دهد پس فاطمه از این جهت بر ابوبکر خشم گرفت و از او دوری گزید و با وی سخن نگفت تا در گذشت و پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شش ماه زنده ماند .
صحیح مسلم ، ج 3 ،ص 1380، رقم 1759 ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی.
سند سوم از صحیح بخاری:
حدیث 2926 : حدثنا عبد الْعَزِیزِ بن عبد اللَّهِ حدثنا إِبْرَاهِیمُ بن سَعْدٍ عن صَالِحٍ عن بن شِهَابٍ قال أخبرنی عُرْوَةُ بن الزُّبَیْرِ أَنَّ عَائِشَةَ أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ (رضی الله عنها) أَخْبَرَتْهُ أَنَّ فَاطِمَةَ (علیها السَّلَام) ابْنَةَ رسول اللَّهِ سَأَلَتْ أَبَا بَکْرٍ الصِّدِّیقَ بَعْدَ وَفَاةِ رسول اللَّهِ أَنْ یَقْسِمَ لها مِیرَاثَهَا ما تَرَکَ رسول اللَّهِ مِمَّا أَفَاءَ الله علیه فقال أبو بَکْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قال لَا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّیَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ رسول اللَّهِ سِتَّةَ أَشْهُرٍ قالت وَکَانَتْ فَاطِمَةُ تَسْأَلُ أَبَا بَکْرٍ نَصِیبَهَا مِمَّا تَرَکَ رسول اللَّهِ من خَیْبَرَ وَفَدَکٍ وَصَدَقَتَهُ بِالْمَدِینَةِ فَأَبَى أبو بَکْرٍ علیها ذلک وقال لَسْتُ تَارِکًا شیئا کان رسول اللَّهِ یَعْمَلُ بِهِ إلا عَمِلْتُ بِهِ فَإِنِّی أَخْشَى إن تَرَکْتُ شیئا من أَمْرِهِ أَنْ أَزِیغَ فَأَمَّا صَدَقَتُهُ بِالْمَدِینَةِ فَدَفَعَهَا عُمَرُ إلى عَلِیٍّ وَعَبَّاسٍ وَأَمَّا خَیْبَرُ وَفَدَکٌ فَأَمْسَکَهَا عُمَرُ وقال هُمَا صَدَقَةُ رسول اللَّهِ کَانَتَا لِحُقُوقِهِ التی تَعْرُوهُ وَنَوَائِبِهِ وَأَمْرُهُمَا إلى من وَلِیَ الْأَمْرَ قال فَهُمَا على ذلک إلى الْیَوْمِ.
(صحیح بخاری، ج3، ص1126)
حدیث گفت برای ما عبدالعزیز بن عبدالله از ابراهیم بن سعد از صالح از ابن شهاب که گفت : خبر داد برای ما عروه بن زبیر که عائشه ام المومنین او را باخبر کرد از اینکه فاطمه (علیها سلام) دختر رسول الله بعد از وفات رسول خدا از ابوبکر درخواست کرد میراثش را تقسیم کند از آنچه که از رسول خدا باقی مانده است از آنچه که خدا فیء قرار داده برای او. پس ابوبکر گفت همانا رسول خدا گفت: ما ارث به جا نمی گذاریم، آنچه که از ما باقی می ماند صدقه است. پس فاطمه دختر رسول خدا غضبناک شد وترک کرد او را (با او قهر کرد)، و قهر او از بین نرفت تا از دنیا رفت و (فاطمه) بعد از رسول خدا شش ماه زندگی کرد. و فاطمه از ابوبکر سهمش را از ارث رسول الله، از خیبر و فدک و صدقه ی مدینه خواست، ابوبکر از پرداخت آن ابا کرد. و گفت چیزی به تو نمی دهم؛ رسول الله به چیزی عمل نکرد مگر اینکه من به آن عمل کردم؛ پس من می ترسم از اینکه چیزی را به تو بدهم (که رسول خدا به تو نداده است!) پس هرچه از رسول خدا مانده صدقه برای مدینه محسوب می شود پس عمر او (فاطمه) را به نزدعباس و علی فرستاد؛ و اما درباره خیبر و فدک؛ و فدک را عمر ثبت و ضبط کرد و در دست گرفت و گفت این دو صدقه ای از جانب رسول خدا است که این دو برای حقوق و وظایفی که (تعروه) شامل ایشان می شد و( نوائبه)نابسامانی ها و مصیبتهایی که پیش می آمد بودند و به کسی که این وظیفه را بر عهده داشت به این دو امر فرمان داد و گفت از آن روز تا کنون اینگونه هستند.
بعد شبهه دومشان چقدر خنده دارد:
می گوید دانستیم که اموال انبیا جز بیت المال هستند، ببخشید شما چطوری چنین چیزی را دانستی؟
تازه این دانستن شما هم به ضرر شماست. زیرا وقتی اموال رسول الله جز بیت المال است،حضرت زهرا (س) جز مردم است. لذا وقتی حق الناس به همه تعلق می گیرد طبیعی است به ایشان هم تعلق بگیرد. حالا وقتی ایشان مطالبه حقوق خود کردند چرا ابوبکر اعراض کرد؟
در ثانی اگر میراث رسول الله جز بیت المال است، عمر بن خطاب به چه حقی این بیت المال را به ازواج النبی داد؟
حدیث ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ النَّبِیَّ (صلى الله علیه وسلم) عَامَلَ خَیْبَرَ بِشَطْرِ مَا یَخْرُجُ مِنْهَا مِنْ ثَمَرٍ أَوْ زَرْعٍ، فَکَانَ یُعْطِی أَزْوَاجَهُ مِائَةَ وَسْقٍ: ثَمَانُونَ وَ سْقَ تَمْرٍ، وَعِشْرُونَ وَ سْقَ شَعِیرٍ؛ فَقَسَمَ عُمَرُ خَیْبَرَ فَخَیَّرَ أَزْوَاجَ النَبِیِّ (صلى الله علیه وسلم) أَنْ یُقْطِعَ لَهُنَّ مِنَ الْمَاءِ وَالأَرْضِ أَوْ یُمْضِیَ لَهُنَّ، فَمِنْهُنَّ مَنِ اخْتَارَ الأَرْضَ وَمِنْهُنَّ مَنِ اخْتَارَ الْوَسْقَ، وَکَانَتْ عَائِشَةُ اخْتَارَتِ الأَرْضَ.
رسول خدا از درآمد خیبر هشتاد کَیل خرما و بیست کَیل جو به همسران خویش مىپرداخت، عمر تصمیم گرفت خیبر را تقسیم کند و لذا همسرا ن پیامبر را آزاد گذاشت که یا از زمین سهمى بگیرند یا از محصول آن، عائشه زمین را انتخاب کرد.
البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 2، ص 820،
خوب اگر پیامبر از خود ارث به جا نمیگذارد و کسی سهمی نمی برد این عمر بن خطاب به چه حقی خیبر را که فدک جزء ان بود را به زنان داد؟ مگر شما نمی گوید پیامبر از خود ارث و سهمیه به جای نمی گذارد؟ هر چه است برای بیت المال است؟ انوقت اینها را چرا به زنان داد؟ ولی حضرت زهرا بخواهد ارثش را مطالبه کند می شود مال مردم؟
ثالثا- فدک ارث نبود بلکه هدیه رسول الله به حضرت بوده است:
ابویعلی موصلی از قدماء اهل سنت در این باره مینویسد:
قرأت على الحسین بن یزید الطحان هذا الحدیث فقال هو ما قرأت على سعید بن خثیم عن فضیل عن عطیة عن أبی سعید قال لما نزلت هذه الآیة « وآت ذا القربى حقه » الإسراء دعا النبی فاطمة وأعطاها فدک.
... ابوسعید خدری (صحابی معروف پیامبر)گفت : هنگامی که آیه «سهم ذوى القربى را به آنان بده» ، نازل شد رسول خدا فاطمه را صدا زد و فدک را به وى بخشید.
هـ)، مسند أبی یعلى، ج 2، ص 334 و ج 2، ص 534، تحقیق: حسین سلیم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولى، 1404 هـ – 1984م.
http://shamela.ws/browse.php/book-12520#page-1080
http://shamela.ws/browse.php/book-12520#page-1422
همچنین در مصادر اهل سنت امده خود حضرت نیز فرموده اند که این ملک شخصی ایشان بوده است:فقد جعلها رسول الله (صلى الله علیه وسلم) لی .پیغمبر این را در اختیار من قرار داده و ملک من است.
فتوح البلدان- ج ۱- ص ۳۵ .یاقوت حموی هم در معجم البلدان- ج ۴- ص ۲۳۸.
و همچنین نکته اخر این است خود عایشه با سند صحیح به رسول الله گفت که حضرت زهرا هرگز دروغ نمی گوید.
وعن عائشة قالت ما رأیت أفضل من فاطمة غیر أبیها قالت وکان بینهما شئ فقالت یا رسول الله سلها فانها لا تکذب.
هرگز ندیدم احدی را راستگوتر از فاطمه غیر از پدر بزرگوارش، و هنگامی که واقعهای بین عایشه و فاطمه (علیهاالسلام) پیش آمده بود خود عایشه میگوید: ای رسول خدا از فاطمه بپرس که او هرگز دروغ نمیگوید.
رواه الطبرانی فی الاوسط وأبو یعلى إلا أنها قالت ما رأیت أحدا قط أصدق من فاطمة ، ورجالهما رجال الصحیح.
راوی ها راوی های صحیح بخاری هستند.
المعجم الأوسط- ج ۳- ص ۱۳۷. برمبنای الجامع الکبیر.
مجمع الزوائد- ج 9، ص 201.
خوب وقتی حضرت زهرا (س) دروغ نمی گوید انوقت چطور ادعای حقی می کند که مال ایشان نیست در حالی که شما به اقوال ابوبکر رجوع می کنید که او گفته پیامبر بعد از خودش ارث به جای نمی گذارد ؟ یا اینکه باید بگوید عایشه در اینجا دروغ گفته است که حضرت زهرا هم صدیقه نبوده است.
اما نکته پایانی اینجاست که ابوبکر قبول کرد که به پیامبر دروغ بسته است. لذا فدک را به حضرت داد اما عمر ان توقیع را پاره کرد.
حلبی سیره نویس معروف اهل سنت دراین باره میگوید:
وفى کلام سبط ابن الجوزى (رحمه الله) أنه (رضی الله تعالى عنه) کتب لها بفدک ودخل علیه عمر(رضى الله تعالى عنه) فقال: ما هذا فقال کتاب کتبته فاطمه بمیراثها من ابیها فقال: مماذا تنفق على المسلمین وقد حاربتک العرب کما ترى ثم احذ عمر الکتاب فشقه.
ابوبکر نامهاى براى تحویل دادن فدک به فاطمه نوشته بود، عمر وارد شد، گفت: این چیست؟ ابوبکر گفت: نامهاى است براى فاطمه تا میراث پدرش را به وى تحویل دهند، عمر گفت: پس چه چیزى بین مسلمین تقسیم خواهى کرد، این قوم به جنگ تو خواهند آمد؟ سپس نامه را گرفت و پاره کرد.
الحلبی، علی بن برهان الدین (متوفای1044هـ)، السیرة الحلبیة فی سیرة الأمین المأمون، ج 3، ص 488، ناشر: دار المعرفة - بیروت – 1400.
در شبهه سوم فرمودند که پیامبر فرموده ما ترکناه صدقه ، خوب اگر انبیا از خود ارث به جا نمی زارند انوقت چطوری انبیای گذشته ارث گذاشتند؟ ان هم طبق قران و تفاسیر خود اهل سنت.
یَرِثُنِی مِن بَعدِ وَفاتِی مالِی وَ یَرِثُ مِن آلِ یَعقُوبَ النُّبُوَّةَ.
[حضرت زکریّا (علیهالسّلام) گفت: خدایا به من فرزندی عطا کن که] پس از وفاتم مال مرا به ارث برَد و وارث [مقام] نبوّت آل یعقوب گردد.
(مأخذ: تفسیر طبری، ج 8، ص 308، حدیث 23491 (چاپ: دار الکتب العلمیّه، بیروت، لبنان))
ثانیا- چطور رسول خدا این حکم و خبر را به وارثان خود که حضرت زهرا و غیره باشند،نداده انوقت به ابوبکر که وارث ایشان نیست این خبر را داده است؟
ثالثا- چطوری مولا علی (ع) خبر از این حکم نداشته و انوقت می فرماید من وارث رسول الله هستم و پیامبر هم به ایشان اشکال نمی کند؟
رابعا- خود ابوبکر قبول کرده بوده که خاندان رسول الله از ایشان ارث می برند.
احمد بن حنبل در باره اعتراف او مینویسد:
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ قَالَ عَبْد اللَّهِ وَسَمِعْتُهُ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَیْلٍ عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ جُمَیْعٍ عَنْ أَبِی الطُّفَیْلِ قَالَ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) أَرْسَلَتْ فَاطِمَةُ إِلَى أَبِی بَکْرٍ أَنْتَ وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ) أَمْ أَهْلُهُ قَالَ فَقَالَ: لَا بَلْ أَهْلُهُ... .
بعد از فوت رسول خدا فاطمه برای ابوبکر پیغام فرستاد و فرمود: آیا تو از رسول خدا ارث می بری یا خاندانش؟ پاسخ داد: نه ، بلکه خاندانش ارث می برند...
الشیبانی، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفای241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 4، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛ المروزی، أحمد بن علی بن سعید الأموی أبو بکر (متوفای292هـ)
خامسا- گفتیم فدک ارث نبوده بلکه هدیه بود.
- ۹۷/۰۱/۳۱
- ۸۶۰ نمایش