آیا علی (ع) محاربینش در صفین و جمل و نهروان را تمجید نموده است؟
سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۳۵ ق.ظ
عن جعفر الصادق عن أبیه (علیهما السلام) أن علیا (علیه السلام) لم یکن ینسب أحداً من أهل حربة إلى الشرک ولا إلى النفاق، ولکنه کان یقول: «هم إخواننا بغوا علینا.»
وسائل الشیعة (آل البیت) - الحر العاملی - ج 15 - ص 82 – 83 .
«امام صادق می فرماید :علی (ع) هرگز کسانی را که با او محاربه کردند به ایشان نسبت شرک ونفاق و کفر نداد، بلکه می گفت آنها برادران ما هستند وبر ما ستم کردند.»
این روایت را می توان از چند جهت به آن نگاه کرد:
اولا: می توان حمل بر تقیه نمود. زیرا اگر علی (ع) حکم کفر و ارتداد انها را صادر می کرد، یحتمل مسلمانان قصد جان مخالفین را می کردند و احتمال کشتن انها بسیار بود. لذا مولا برای اینکه از این خون ریزی حزبی جلوگیری نماید و خون عایشه و امثال ذالک به گردن حکومت علی (ع) نیفتد، مولا از اجتهاد حکم خودداری نمود. همان گونه که پیغمبر در مقابل آن 12 منافقی که قصد جانش را داشتند سکوت کرد و مقابل به مثل را به مصالح اسلام نمی دید و تقیه نمود. مولایمان علی نیز بنابر بر فرموده خودشان پیرو سنت بوده و سکوت کردند و از جهتی نیز این امکان را داشت که تروریست ها و مخالفین با علی (ع)، عایشه را بکشند تا از طرفی جبران مافات صفین و نهروان را کرده باشند و دیگر مسلمانان را علیه علی (ع) بشورانند، زیرا علی (ع)حکم تکفیر داده و یقینا خون عایشه به گردن او بوده و مسلمین بر علیه علی(ع) قیام می کردند. زیرا علت کشتن ام المومنین را از جان مولایمان سیدنا علی می دیدند.
دوما: خود مولا علی (ع) در خطبات و نامه های مختلف،انها را به ناحق بودن دلالت داده است. به عنوان مثال خطبه 27 نهج البلاغه که فرمودند:
شامیان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرقید.
سوما:مولایمان به جهت وحدت میان احزاب و فرقه های اسلامی حکم به تکفیر را نداند. به جهت این که باز هم این مسئله خلاف موج بیداری اسلامی بود.لذا در نامه 53 به مالک اشتر فرمود:«انها أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ» هستند و این استعاره نمی تواند فضیلتی برای انها به شمار آید. زیرا خداوند در ایه 10 سوره احزاب از ما مسلمین به عنوان «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» یاد می کند و این مسئله این نیست که مولا خلاف قران گفته باشد تا بتوان ان را فضیلتی در نظر گرفت و جالب اینجاست که اتفاقا این نشان از بینش و بصیرت مولایمان علی بود که آنها را تکفیر نکند. زیرا خود قران در ادامه همان ایه 10 سوره حجرات می فرماید: «فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» پس میان برادرانتان را سازش دهید، مولایمان نیز کوشید تا رخدادهای موجود را از تشنج وارد شده بر جوامع و حکومت اسلامی را جمع و اصلاح کند و نه اینکه خود عامل تشنج و درگیری هایی که خلاف مصلحت اسلام بود را عامل شد و این مسئله همان است که صحه می گذارد بر جمله قصار رسول خدا فرمود: «علی مع القران و القران و مع العلی»
چهارم:نگاه نافذ مولایمان امیر المومنین به جریان بعد از جنگ و فرصتی دوباره به محاربینی بود که قیام سیف کرده بودند، یکی از نامه های جامع شناختی علی (ع) در نهج البلاغه نامه 53 به مالک اشتر می باشد که مولا به مالک فرمودند:یادت باشد که اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده باشد. به همین لحاظ مولا نیز امکان توبه و رجعت عایشه به بلاد اعتقادی اسلامی را مفتوح گذاشت. زیرا انچه که خود عایشه نیز گفته است همین می باشد.
عائشة: ان الله قد عهد إلی من خرج علی علی فهوکافر فی النار،قیل:لم خرجت علیه؟!قالت:أنا نسیت هذا الحدیث یوم الجمل حتی ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله.
عایشه به حدیث از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)روایت کرد که:همانا خداوند مقرر نمود که هر کس بر علی،خروج کند،کافر و در آتش دوزخ است. (وقتی عایشه این حدیث را بیان کرد به او) گفته شد:چرا تو بر علی خروج کردی؟عایشه گفت:من این حدیث را در جمل فراموش کرده بودم تا آنکه در بصره به یادم آمد و توبه کردم.
شیخ سلیمان قندوزی حنفی در ینابیع المودة،باب مودة الثالثة،ص294.
پنجما: یادمان نرود که مولا، علی مع الحق و الحق مع العلی است و اگر مولا برادری با انها داشت، در نتیجه جنگ با انها و قیام سیف با انها باطل بوده و مولا یقینا بابت این جنگ به ناحق می بایست، دیه پرداخت می کرده که چنین نبود.در نتیجه کلام نافذ مولا نسبت به برادران فقط به جهت پس لرزه و پیامد های بعد از جنگ بوده.زیرا حکومت اسلامی نیازمند به ارامش بعد از جنگ بوده است.
والسلام و علی من اتبع الهدی
- ۹۷/۰۳/۰۸
- ۴۹۵ نمایش